Web Analytics Made Easy - Statcounter

ساعت 24-در سالروز درگذشت دکتر علی شریعتی، خاطرات غلامعباس توسلی، جامعه‌شناس و هاشم صباغیان را بخوانید.

در خاطرات غلامعباس توسلی آمده است؛

من این افتخار را یکی از افتخارهای بزرگ زندگی خود می­‌دانم که یکی از صمیمی‌­ترین دوستان مرحوم دکتر علی شریعتی بودم. به همین دلیل، هم در مشهد هم در فرانسه، روزهای تلخ و شیرینی را در کنار هم سپری کردیم.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

یادم می‌آید قبل از اتفاقاتی که فضای مشهد را علیه شریعتی مسموم کرد، سخنرانی‌­های ایشان با استقبال کم‌نظیری مواجه می­‌شد.

به همین دلیل چند ساعت یا یک روز قبل از وقت سخنرانی، از من ­می‌خواست با گوش دادن به متنی که آماده کرده، اعلام نظر کنم. البته دکتر به من لطف داشت و خیلی کم پیش می­‌آمد که من به متن آماده شده اشکالی وارد بدانم. همچنین به یاد دارم وقتی نوه آیت‌الله میلانی علیه او کتابی نوشت و کارهای نه‌چندان مورد پسندی انجام داد، به قدری به هم ریخت که شادابی­‌اش را از دست داده بود. به هر حال دکتر به دین اسلام و به طور مشخص مذهب شیعه اعتقادی قلبی و عقلی داشت و از اینکه گروهی سعی داشتند در مسلمانی­‌اش تردید به وجود بیاورند، اذیت می‌­شد. 

البته من همیشه دلداری‌­اش می‌­دادم و به شریعتی می­‌گفتم، آنها نمی­‌توانند هدف شوم خود را عملی کنند که همه دیدند دکتر علی شریعتی چه آخر و عاقبت خوب و دشمنانش چه سرنوشت محتومی داشتند. بنده همچنین از روزهایی که با ایشان اقدام به انتشار روزنامه «ایران امروز» کردیم هم خاطره­‌های زیادی دارم. شوق و ذوق شریعتی برای شماره اول روزنامه به حدی بود که شب­‌ها تا دیرهنگام بیدار می­‌ماند و حتی کارهای دم دستی را هم انجام می­‌داد.

وقتی روزنامه را برای اولین‌بار به دفتر آوردند، از خوشحالی در پوست خودش نمی­‌گنجید و به من گفت، از این به بعد (با انتشار اولین شماره روزنامه ایران فردا) فضایی جدید و متفاوت را برای بیان نقطه نظرات خود داریم و باید قدرش را به خوبی بدانیم. یادش بخیر! هر دو تصمیم گرفته بودیم با وجود همه سختی­‌ها در تهران بمانیم. من در محله کوی دانشگاه منزل کوچکی داشتم که بیشتر شب­‌های هفته دکتر شریعتی پیشم می­‌آمد و تا ساعات اولیه صبح از مسائل روز و موضوع­‌های مختلف حرف می­‌زدیم.

همچنین در مقطعی دیگر در فرانسه هم با هم درس می‌خواندیم. دقیقاً به خاطر دارم در روزهایی که از درس و کار فراغت پیدا می­‌کردیم، به دیدن معابر دیدنی این کشور می­‌رفتیم که در جای خودش بسیار لذت‌بخش بود. در کل همجواری با چهره­‌ای چون شریعتی برای هر کسی می­‌تواند موهبتی گرانبها باشد. به همین دلیل وقتی در روزهای پایانی خردادماه سال ۵۶ خبر آمد که شریعتی در دمشق سوریه از دنیا رفته، انگار دنیا روی سرم خراب شد. هم به این دلیل که همراهی و همکاری باعث شده بود تا تعلق خاطر پیدا کنم و هم به دلیل اینکه در آن روزهایی که مردم تلاش­‌شان را به کار بسته بودند تا انقلاب را به نتیجه برسانند، جای خالی شریعتی ضایعه­‌ای بود که با چیز دیگری جبران نمی­‌شد. الان هم که [۴۳] سال از مرگ ذکتر می­‌گذرد، هنوز هم به یادش هستم و تا روزی که چشم از جهان ببندم، دوستی با علی شریعتی را مایه مباهات خودم می‌­دانم.

شریعتی می‌گفت قول و قرار با مردم بر هر قراری اولویت دارد

همچنین در خاطرات هاشم صباغیان آمده است؛ 

آشنایی من با مرحوم دکتر شریعتی به قبل از ورود به دانشگاه و سال ۱۳۳۲ برمی­‌گردد. دکتر شریعتی از جمله افرادی بود که گفتارش با نوشتارش فرق چندانی نداشت؛ یعنی وقتی که گفته­‌های ایشان را ضبط و تایپ می­‌کردند، اصلاً نیازی به ویراستاری نداشت، چون صحبت­‌هایش را خیلی دقیق انجام می­‌داد. ایشان بیشتر از روزهایی می‌گفتند که در زندان‌های رژیم ستم‌شاهی بودند. اصولاً مرحوم دکتر شریعتی پشتکار عجیبی داشت و اصرار داشت تا نظرش را به همه القا کند و به همین دلیل علاقه زیادی به صحبت و بحث داشت.

به خاطر دارم، ایشان قرار بود از مشهد به تهران بیایند تا سخنرانی کنند. وقتی برای استقبال به فرودگاه رفتیم، دیدیم که همسر دکتر هم هستند. من به آقای شریعتی گفتم که یک برنامه با دانشجویان ترتیب داده شده تا بتوانند پرسش­‌های خود را از شما بپرسند. دکتر شریعتی بی‌درنگ گفتند که «آدرس کجاست؟ برویم». همسرش خیلی ناراحت شد که بعد از مدت زیادی به تهران آمدیم و در منزل آشنایان منتظر شما هستند. در این فاصله خانم دکتر اصرار کرد، اما دکتر گفتند که قول و قرار با مردم بر هر قراری اولویت دارد و با ما به جمع دانشجویان رفتند.

همچنین یکی از زندانبانان به نام استوار ساغی در جایی تعریف کرده که روزی برای صحبت کردن با دکتر شریعتی به سلولش رفته بود که دکتر را در حال کشیدن سیگار دیده و به او توصیه کرده بود که بهتر است «دود را ترک کند» که شریعتی در جوابش گفته بود که «سیگاری نیست و به صورت تفننی می­‌کشد». ساغی این‌طور گفته بود که در صورت تکرار سیگار کشیدن در زندان، احتمال اینکه شکنجه شود زیاد است که شریعتی هم در جوابش گفته بود، نمی‌­توانید مرا بزنید، اما اگر همچین جرأتی را هم پیدا کنید، محال است من بالکل از سیگار کشیدن منصرف شوم.

همچنین درباره شریعتی باید گفت، در جلساتی که با او داشتیم، محال بود خستگی و یا بی‌حوصلگی به سراغ‌مان بیاید، چون لحن صدای ایشان و البته پختگی صحبت­‌هایش به گونه­‌ای بود که همیشه برای همه تازگی داشت. دقیقاً به یاد دارم کارهایمان را طوری برنامه‌­ریزی می­‌کردیم که حتماً بتوانیم پای صحبت­‌هایش در حسینیه ارشاد یا اماکن دیگر بنشینیم، چرا که او روز به روز بیشتر محبوب می­‌شد و در کنار اینکه مردم دوستش داشتند، حرف­‌هایش را چراغ راه می‌­دانستند.

وقتی خبر مرگش در شهر پیچید، ساعت‌­ها طول کشید تا مردم به خود بقبولانند که دکتر شریعتی چشم از جهان بسته و در غربت دنیا را ترک کرده است.

ماهنامه نسیم بیداری

منبع: ساعت24

کلیدواژه: احمدی نژاد همین دلیل دکتر شریعتی علی شریعتی

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.saat24.news دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «ساعت24» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۸۳۳۳۰۳۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

سرک کشیدن در موبایل همسر باعث قتل شد

مرد جوانی که به اتهام قتل زن مورد علاقه‌اش مقابل چشم رهگذران در خیابان دستگیر شده مدعی است فقط می‌خواسته گوشی تلفن همراه او را وارسی کند.

به گزارش مشرق، ۲۶ فروردین امسال، صدای درگیری و فریادهای زن و مردی جوان در یکی از خیابان‌های شمال تهران توجه رهگذران را به خود جلب کرد. رهگذران که شاهد درگیری بودند، ناگهان با صحنه تلخ و عجیبی مواجه شدند.

مرد جوان گوشی تلفن همراهی در دست داشت و زن جوان با اصرار از او می‌خواست گوشی‌اش را پس بدهد اما در یک لحظه مرد عصبانی دست به جیب شد و با بیرون آوردن یک چاقو ضربات متعددی به زن جوان زد و پا به فرار گذاشت.شاهدان بلافاصله با اورژانس و پلیس تماس گرفتند و زن جوان به بیمارستان منتقل شد اما ۱۹ ضربه چاقو او را به کام مرگ کشاند. گزارش قتل زن جوان به بازپرس سالار صنعتگر اعلام شد و تیم جنایی تحقیقات خود را برای شناسایی و دستگیری عامل جنایت آغاز کردند.

هویتی برای قاتل

با حضور کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی در محل، مشخص شد محل سکونت زن جوان چند خیابان پایین‌تر از محل قتل بوده است. یکی از شاهدان در تحقیقات گفت: زن جوان اصرار داشت که گوشی تلفن همراهش را از قاتل بگیرد اما او ممانعت می‌کرد و می‌خواست محتویات داخل گوشی را ببیند. به همین دلیل مقتول به دنبال مرد جوان می‌دوید و فریاد می‌کشید.

خیلی زود محل زندگی مقتول و خانواده‌اش شناسایی شد و در تحقیقات از آنها مشخص شد مقتول مدتی قبل از همسرش جدا شده و با فرزندش زندگی می‌کرده است. مدتی قبل او با مردی به نام پژمان آشنا شد.

اما بعد از چند ماه زن جوان تصمیم به جدایی گرفت اما مرد جوان موافق جدایی نبود. با این اطلاعات احتمال ارتکاب قتل از سوی پژمان قوت گرفت و کارآگاهان با دریافت عکس وی و نشان دادن به شاهدان ماجرا مطمئن شدند که قتل از سوی او رخ داده است.

همچنین کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی پایتخت در بازبینی دوربین‌های مداربسته اطراف محل درگیری تصاویر ضارب را بدست آوردند که با تطبیق عکسی که از پژمان در دست داشتند، تأیید می‌کرد که او قاتل فراری است.

دستگیری در شمال

با شناسایی هویت قاتل، تیم تحقیق راهی محل زندگی او شدند، اما مرد جوان آنجا را ترک و فرار کرده بود. تحقیقات برای شناسایی متهم ادامه داشت تا اینکه رد او در یکی از شهرهای شمالی کشور بدست آمد. کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی پایتخت، پس از هماهنگی‌های قضایی، راهی محل مخفیگاه متهم شده و او را بازداشت کردند.

متهم پس از انتقال به پایتخت، به قتل ناخواسته زن جوان اعتراف کرد. پژمان، برای تکمیل تحقیقات به دستور بازپرس شعبه هشتم دادسرای امور جنایی پایتخت به اداره آگاهی منتقل شد و تحقیقات در این خصوص ادامه دارد.

نمی‌دانستم مرتکب قتل شده‌ام

مرد جوان که به اتهام قتل بازداشت شده، مدعی است پس از ضربه زدن به زن جوان و هنگام فرار از اینکه زن مورد علاقه‌اش به قتل رسیده بود، اطلاع نداشته و بعد از دستگیری متوجه شده است.

با مقتول چطور آشنا شدی؟

۵ ماه قبل در یکی از خیابان‌های شمال تهران با او آشنا شدم. رابطه‌مان اوایل در حد تلفن و پیامک بود، اما کم کم قرار ملاقات‌ها شروع شد و مدام همدیگر را می‌دیدیم. به خودم که آمدم متوجه شدم او را خیلی دوست دارم و او همان زنی است که سال‌ها دنبالش بودم.

با این همه علاقه چرا او را به قتل رساندی؟

قصدم کشتن نبود. اصلاً نمی‌دانستم که او را کشته‌ام. وقتی او را زدم و فرار کردم نگران حالش بودم اما جرأت نمی‌کردم تماس بگیرم.

می‌دانستم پلیس در تعقیبم است و می‌ترسیدم که لو بروم از طرفی هراس این را داشتم که بشنوم او کشته شده است.

چرا تلفنش را گرفته بودی؟

شک کرده بودم. رابطه ما خیلی خوب بود اما از یک هفته قبل از قتل همه چیز تغییر کرد. رفتارش سرد شده بود و تلفن‌هایم را پاسخ نمی‌داد. از هر ۱۰ پیام یک پیام را جواب می‌داد. پیگیر رفتارش شدم و او گفت که دیگر نمی‌خواهد با من ادامه دهد و خواست که با او تماس نگیرم.

چرا؟

خودم هم نمی‌دانم، رابطه‌مان خوب بود و حتی قرار بود با هم ازدواج کنیم. اما یک دفعه تغییر کرد، احساس می‌کردم شخص دیگری وارد زندگی‌اش شده است و باید به این موضوع پی می‌بردم.

روز حادثه چه اتفاقی افتاد؟

به مقابل خانه‌اش رفتم و از او خواستم گوشی تلفن همراهش را بدهد تا آن را بررسی کنم. تصور می‌کردم اگر پای شخص سومی در این میان باشد، بی‌شک پیام‌ها یا تماس‌هایش را در گوشی می‌بینم. اما او نمی‌خواست تلفنش را ببینم و زمانی که گوشی او را به زور گرفتم، تا چند خیابان آن طرف‌تر دنبالم آمد.

چرا چاقو داشتی؟

چاقو را بردم تا او را بترسانم و بتوانم گوشی تلفن همراهش را بگیرم و با بدست آمدن رمز گوشی، وارد آن شوم و بفهمم که آیا به من خیانت کرده است یا خیر.

چند ضربه به او زدی؟

نمی دانم، خیلی عصبانی بودم. پلیس می‌گوید که ۱۹ ضربه زده‌ام. آن زمان چون حالم را نمی‌فهمیدم، به یاد ندارم چند ضربه زده‌ام.

منبع: روزنامه ایران

دیگر خبرها

  • ببینید | تصاویر تلخ از وضعیت اسفناک و درد کشیدن یک اسب در نقش جهان اصفهان
  • (ویدئو) به خاک و خون کشیدن نمازگزاران شیعه در حکومت طالبان
  • واکاوی ادعای مدیر شهرداری تهران درباره تمیز بودن تهران نسبت به پاریس | گردشگران و روزنامه های معتبر دنیا درباره این شهر لوکس فرانسوی چه می گویند؟
  • سرک کشیدن در موبایل همسر باعث قتل شد!
  • سرک کشیدن در موبایل همسر باعث قتل شد
  • پزشک بیرانوند مصاحبه‌اش را تکذیب کرد؛ زمان بازی با تست عملکردی در زمین مشخص می شود!
  • غرق شدگی یک جوان در محدوده امامزاده ردان
  • احسان طبری؛ تئوریسین برجسته چگونه از مارکسیسم برگشت و «خدمت‌گزار بزرگ نظام اسلامی» شد
  • کودتا در کاخ سفید/ تلاش‌های نافرجام برای برکناری سخنگوی دولت بایدن
  • اولین نشست مجازی مدیر عامل در سال ۱۴۰۳ با کارکنان صندوق